امروز: پنجشنبه 24 آبان 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

حاشیه نشینی و مشکلات آن

حاشیه نشینی و مشکلات آندسته: علوم اجتماعی
بازدید: 35 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 95 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 133

مقدمه جمعیت انبوهی كه در شهرها ، شهركها و آبادیهای اطراف تهران و مناطق فقیرنشین داخل تهران زندگی می كنند وبا رشد بی رویه ای افزایش می یابد، درواقع اغلب همان كسانی هستند كه درمفابله با محدودیتهای پیش گفته، عدم توانایی مالی در تهیه مسكن درداخل محدوده شهر تهران یا مشكلات دیگر در محل سكونت فبلی، مسكن خود را به خارج از محدوده یا مناطق حاشیه ای داخل

قیمت فایل فقط 6,900 تومان

خرید

حاشیه نشینی و مشکلات آن

مقدمه:

جمعیت انبوهی كه در شهرها ، شهركها و آبادیهای اطراف تهران و مناطق فقیرنشین داخل تهران زندگی می كنند وبا رشد بی رویه ای افزایش می یابد، درواقع اغلب همان كسانی هستند كه درمفابله با محدودیتهای پیش گفته، عدم توانایی مالی در تهیه مسكن درداخل محدوده شهر تهران یا مشكلات دیگر در محل سكونت فبلی، مسكن خود را به خارج از محدوده یا مناطق حاشیه ای داخل شهر منتقل كرده اند و در عمل باید جزء جمعیت شهر تهران به شمار آیند.

چرا كه هیچ یك از این محلات، آبادیها، شهركها و حتی شهرهایی كه جمعیت آنها به سرععت رشد می كنند مانندمحله های فقیر نشین داخل شهر جاذبه ای جز مجاورت با شهر تهران ندارند كه البته وجود رفاه نسبی، تفریح و سرگرمی برای مردم بویژه برای جوانان از عوامل مهم جذب كننده در شهرهای بزرگی چون تهران بوده است.

افزایش جمعیت شهر تهران و به همراه آن گسترش فیزیكی شهر واضافه شدن فواصل شهری، ارائه خدمات را مشكل و گران گرده و مسائلی نظیر كمبود، گرانی، نامناسب و غیر بهداشتی و بالاخره فرسوده، بودن مسكن ، كمبود آب وبرق، تلفن، كمبود فضای سبز ، آلودگی و ترافیك . كمبود فضای آموزشی، كمبود امكانات پزشكی و دهها مشكل دیگر را به وجود آورده است.

باید خاطرنشان كرد كه افزایش جمعیت در خارج از محدوده خدماتی كه به طور مستقیم و درموارد غیر مستقیم از خدمات شهری استفاده می كنند باعث شده این مشكلات از عمق و وسعت بیشتری برخوردار گردیده و مشكل جدیدی را در زندگی شهری بوجود بیاورد كه ما از آن تحت عنوان حاشیه نشینی  نام می  بریم.

افرادی كه د راین مناطق ساكن می شوند كسانی هستند كه توانایی تهیه مسكن درمناطق دیگر شهر كه از امكانات و خدمات نسبتاً بیشتری برخوردار هستند را ندارند.

اغلب ساكنان این مناطق را شهر نشینان یا روستائیان مهاجر فقیری تشكیل می‌‌دهند كه جهت تأمین هزینه های زندگی در داخل شهر مشغول به كار بوده و برای رسیدن به محل كار باید هر روز مسافت زیادی را طی كنند. بنابر این رفت و آمد و هزینه های آن از مسائلی است كه برای این افراد از اهمیت خاصی برخوردار است.

كمبود آب و فقدان سیستم آبرسانی مناسب نیز از مشكلات دیگری است كه اهالی این مناطق با آنان روبه رو هستند به نحوی كه در بعضی از این مناطق، آنها مجبود به خرید آب از تانكرهای حامل آب می باشند.

فقدان سیستم جمع آوری زباله و شبكه فاضلاب و هزینه هایی كه دفع زباله به همراه دارد موجب بروز آلودگی در این مناطق گردیده واین آلودگی و بیماریهای ناشی از آن به دلیل فقیرنشین بودن آین مناطق و عدم وجود حمایت های اجتماعی امكان تشدید ففر اقتصادی را فراهم می سازد.

تراكم جمعیت و نامناسب بودن مسكن فقر مالی و فرهنگی، فقدان تاسیسات و تسهیلات شهری از جمله مشكلاتی می باشند كه ساكنین این مناطق را آنها روبرو هستند.

اگر از دیدگاه تئوریك به این موضوع نگریسته شود می توان مشاهده كرد كه مشكلات ناشی از حاشیه نشینی دارای پیامدهای اجتماعی روانی به عنوان یك عامل مهم درحفظ نظم و ثبات اجتماعی مورد توجه قرار گرلفته و میزان گرایش به رفتار ضد اجتماعی كه معمولاً انتظار می رود در ناطق حاشیه نشین از درجه بالائی برخوردار باشد وامكان رواج اخرافات اجتماعی و فرهنگی واقتصادی را در میان ساكنان این مناطق افزایش دهد بررسی می شود.

بیان مسئله:

در كشورهای در حال توسعه به علت رشد سریع جمعیت و عوامل گوناگون مانند عدم تقسیم مناسب امكانات شهری، مسئله مهاجرت از روستاها و شهرهای كوچك به سوی شهرهای بزرگ یك امر عادیست. درایران نیز از این بعد به علت مسائل خاص جغرافیائی و دیگر مسائل شهرهای بزرگ خصوصاً شهری مانند تهران، دچار مشكل مهاجرت گردیده اند. د ررژیم گذشته در بیش از سه دهه، تهران چنان رشد یافت كه با گذشته خود فاصله گرفت.

از سال 1356 و با شروع انقلاب و آشوبهای شهری و بعد از آن ، چنگ تحمیلی باعث گردید كه افراد بیكار ساكن د ر روستاهای كوچك و بزرگ و شهرهای كوچك، جهت یافتن كار هر چند كاذب روانه شهرهای بزرگ بخصوص حاشیه تهران گردند.

این مهاجران به علت فقر اقتصاد ی و گرانی مسكن، قادر به خرید خانه در تهران نبودند، و در نتیجه به حاشیه های این شهر كه در حال حاضر عمدتاً در حوزه حومه جنوب تهران قرار دارند. هجوم برده اند و به علت برخورد قاطع با این مهاجران و عدم برنامه ریزی جامع و مناطق، حریم تهران گسترش بی رویه‌ای یافته تا آنجا كه روستاهای چند سال گذشته به شهركهای بزرگ فاقد امكانات رفاهی، آموزشی، درمانی و ... تبدیل گردیدند.

به طور نمونه می توان به جاده نظامی د رمسیر جاده ری- ورامین اشاره كرد كه در سال 1356 فقط سه خانوار در آن زندگی می كردند ولی امروز دهها هزار نفر جمعیت دارد.

به طور كلی مجموعه روستاها و شهركهای حوزه جنوب حومه تهران امروز با كمبود امكانات رفاهی از طرفی و رشد جمعیت مهاجر از طرف دیگر و همچنین رشد مجتمع های ساختمانی در بخشی از مناطق آن و عدم اعطای مجوز ساخت و ساز در برخی دیگر از مناطق آن، مسائل و مشكلاتی را به وجود آورده است كه موجب نارضایتی مردم این مناطق شده است.

ذیلاً خلاصه مشكلاتی را روستاها و محله های خارج از محدوده شهری (محلهای حاشیه نشین) با آن مواجه اند عنوان می شود:

1-   مسكن:

كمبود مسكن در این نقاط مسئله ای حاد گشته است. عدم اجازه ساخت وساز از طرفی و رشد جمعیت كه خصیصه ذاتی روستائیان مهاجر است از طرفی دیگر باعث ایجاد مشكلات و نابسامانیهائی درآن خانواده ها نهایتاً جامعه شده است.

2-   مشكلات شهری:

تشكیل این روستاها و شهرك ها در حریم شهر موجب شده تا در حوزه خدمات شهری قرار نگیرد و عدم خدمات رسانی و تامین امكانات مورد نیاز شهركها و روستاهای واقع د رحریم باعث شده تا این محلمه ها همواره با مشكلات بهداشتی، آموزشی، خدماتی و ... مواجه بوده كه به نارضایتی ساكنان آن نیز منجر گردیده است.

3- آب آشامیدنی:

برای مثالی از مشكل آب آشامیدنی می توان به منطقه 20 تهران اشاره كرد. آب شرب اغلب روستاها و شهرك های این منطقه از طریقی كاملاً نامناسب (مانند آبرسانی با تانكرهای غیر بهداشتی و...) تأمین می شود كه مشكلات عدیده ای را در سطح منطقه بوجود آورده است.

4-مشكلات اقتصادی:

گذشته از ساكنان بومی كه به كشاورزی و دامداری مشغول می باشند بقیه تازه واردان همیشه با فقر سر در گریبانند، بیكاری و فقدان تخصص كافی موجب گردیده تا شغلهای كاذب و خرید و فروش مواد مخدر و كالاهای غیر قانونی و... در مناطق حاشیه ای رواج بسیار داشته باشد.

5- مشكلات فرهنگی:

به علت پایین بودن سطح تحصیلات و اختلاط فرهنگی ، فرهنگ شهر نشینی در بین اغلب ساكنان حاشیه نشین وجود نداشته واین عدم وجود فرهنگ شهر نشینی در بین ساكنان باعث گردیده تا مشكلات ادارات مختلف را در سطح شهر دو چندان نمایند (مانند استفاده غیر مجاز از سیمهای برق و بهره برداری

غیر متعارف از شبكه آبرسانی و...)

فقدان ویا كمبود كتابخانه ، تمكانات آ‎موزشی و ... موجب گردیده تا جوانان به جای پرداختن به سرگرمیهای سازنده به كارهای خلاف و ناشایست روی آورند وبه سوی كژ رفتاری گام بردارند.

6- مشكلات آموزشی:

تقریباً تمام روستاها و شهرك های حاشیه ای با كمبود فضای آموزشی مواجه اند ودر صورت داشتن فضای آموزشی از امكانات آموزشی كافی بی بهره اند برای مثال از آموزگارانم تازه كار در امر تدریس استفاده می گردد كه فاقد توانایی آموزشی كافی بوده و در نتیجه افت تحصیلی در بین دانش آموزان امری عادی شده است.

7- مشكلات اداری:

كمبود مراكز اداری وتداخل وظایف ادارات موجود، موجب شده تا حاشیه نشینان برای پیشبرد ابتدائی كارهای اداری خود مجبور به صرف وقت زیاد و تحمل مشفات فراوانی گردیده وبه تبع آن رشد نارضایتی را شاهد باشیم كه زمینه ساز اعتراضات اجتماعی نیز می باشد.

8- كمبود امكانات بهداشتی، پزشكی

كمبود امكانات بهداشتی، پزشكی و دارویی و نیز فقدان آنها در اكثر قسمتهای خارج از محدوده در حالی كه حداقل به یك درمانگاه و مركز بهداشتی نیازمند است، كاملاً مشهود است.

9- عدم وجود بهداشت محیط زیست:

وجود كارخانه ها، كانال های فاضلاب، كارخانه های دقاغی، روده پاك كنی، قالیشویی، ریخته گری و ...، دركنار صنایع بزرگ مثل پالایشگاه، كارخانه سیمان و ذوب مس كه تولید كننده بوی نامطبوع و گرد و غبار مواد شیمیایی گوناگون می باشند، اثرات سوء بر روی زندگی و محیط زیست حاشیه نشینان دارد.

اهداف تحقیق:

همانطوری كه اشاره شد هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر حاشیه نشینی و مشكلاتی آن در پیدایش و شیوع فرهنگی نامتناسب با فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی و گرایش یه رفتارهای غیر اجتماعی در میان ساكنان این مناطق می باشد. ارائه تعریفی از حاشیه نشینی و توصیف منطقه ای حاشیه نشین در شهر تهران و خصوصیات و ویژگیهای آن و همچنین مشكلاتی كه این شكل از زندگی برای ساكنان چنین مناطقی به همراه آورده است از موضوعات مورد بررسی این تحقیق را تشكیل می دهد.

بررسی پیامدهای اجتماعی و روانی، خصوصاً گرایش به رفتار ضد اجتماعی در مناطق حاشیه نشین و میزان تاثیری كه مشكلات این نوع از زندگی در بروز چنین گرایشی دارد. هدف دیگری است كه در این تحقیق دنبال می شود به همین جهت در تحقیق حاضر ابتدا به توصیف پدیده حاشیه نشینی پرداخته و پس از طرح مباحث نظری وتعریف مفاهیم كلیدی مشكلات زندگی و علل گرایش به رفتار ضد اجتماعی بررسی خواهد شد.

پس:

الف) از آنجا كه هر جامعه ای ویژگیهای خاص اجتماعی خود را دارا می باشد در این تحقیق برآنیم تا با بررسی نظریات تئوریك موچود در زمینه بحث حاشیه نشینی میزان انطباق آنان با جامعه ایران و بخصوص شهر تهران را مشخص كرده در موارد عدم انطباق علت یا علتها را بیان نمائیم.

ب) هدف دیگر تحقیق حاضر شناخت آسیب پذیریهای اجتماعی، فرهنگی ، اقتصادی و موقعیتهای زمینه ساز مشاركت قشر حاشیه نشین در بحرانها و اعتراضات اجتماعی می باشد.

از آنجا كه اكثر محققان به توصیف حاشیه نشینی توجه كرده و كمتر به تهدیدات و آسیب پذیریهای جامعه نشینی پرداخته اند، لازم است تا با بررسی از این دیدگاه تنگناها و كاستیهای این قشر از جامعه مورد مطالعه قرار گرفته وتاثیرات آسیب پذیریهای اجتماعی ، فرهنگی، اقتصادی و... بر جامعه حاشیه نشین و عوامل زمینه ساز مشاركت این قشر در اعتراضات و شورشها مورد تحقیق و مطالغه قرار گیرد.

روش تحقیق:

دراین تحقیق از روش كتابخانه ای در بخشهای تئو.ری برای بررسی تظریات اندیشمندانی چون رابرت پارك[1]، امیل دوركهایم[2]، مایكل تودارو[3]، آلبرت كوهن[4]، رابرت مرتون[5] و ... كه در زمینه مسائل شهری و حاشیه نشینی در جهان قرن بیستم، ابراز عقیده كرده اند استفاده شده است.

و بخش دیگری با روش میدانی دررابطه با قسمت مطالعه موردی در محله نعمت آباد تهران به لحاظ اجتماعی آن منطقه بیشتر با استفاده از روش مشاهده توصیف و مصاحبه استفاده گردیده است.

مفهوم حاشیه نشینی:

توافق عمومی بر روی یك تعریف واحد و مشخص برای حاشیه نشینی وجود ندارد وافراد مختلف علاوه بر بكار بردن تعاریف مختلف گاهی با تسامح مواردی چون آلونك نشینی، زاغه نشینی، سكونت در حلبی آبادها، سكونت درمنازل نا متعارف شهری و بد مسكنی یا سكونت در مساكن نابهنجار، بافت غیر متعارف درون شهر، ساكنین جذب نشده به نظام اقتصادی- اجتماعی شهر، عوامل انسانی بزهكاری، جمعیت منزوی، محرومین اجتماعی، فقرا وافراد دو شخصیتی یا دو اصالتی وغیره را با حاشیه نشینی مترادف گرفته اند.

و اكنون به تعریف این مفهوم از دیدگاههای متفاوت می پردازیم:

تفاوت حاشیه نشینی و زاغه نشینیك

مسكن نابهنجار . خانه های خلق الساعه، سر پناه یك شبه بر پا شده یا حاشیه نشینی همه مترادف یكدیگر بكار می رود. البته به تعبیری حاشیه نشینی به مفهوم كالبدی آن تنها سر پناههای خلق الساعه بر پا شده در زمین متعلق به غیر واقع درحاشیه شهرها را در بر می گیرد و لذا برای همه موارد مشهود در جهان سوم مفهوم درستی نیست.

از طرفی Squatter از نظر لغوی ساكنین این قبیل خانه ها رادربر می گیرد به شخصی اطلاق می شود كه بدون اجازه درزمین افراد دیگر یا موسسات ودولتها، سرپناهی در مدت كوتاه (یك شبه) برپا كند، ودر آن آرام گیرد.

این نكته قابل ذكر است كه مسكن نابهنجار همانگونه كه از عنوان آن بر می آید. طیفی از انواع سرپناه را در بر می گیرد:

در یك سوی طیف، خانه قرار دارد كه مشابه خانه های مستقل تهی دستان شهری و گاه شبیه مساكن روستایی است، از مصالح با دوام ساخته شده و با دیوار ودری استوار از سایر واحد مجزاست، در آغاز فاقد آب و برق است و امكان دایر كردن چنین خدماتی را (یا به علت نداشتن سند و یا واقع شدن درخارج محدوده خدمات رسانی شهری) ندارد و عموماص در زمین كسانی كه با ارائه اسنادی، مالك تلقی می شود با سرعتی شگفت آور بر پاغ شده است.

در قطب دیگر طیف مساكن نابهنجار، زاغه نشینی است كه حفره های تعبیه شده در دل كوه ها را بدون روزنی (جز ورودی آن) به بیرون درز می گیرد، به روی این طیف انواع خانه سازی خلق الساعه از جمله آلونك، كپر چادر ، قمیه، پاشكل و كرگین قرار دارد[6].

تفاوت دیگر از نظر جغرافیایی است همانگونه كه از نام حاشیه نشینی بر می آید حاشیه نشینان در اطراف و حومه شهرهای بزرگ سكنی می گزینند. در صورتی كه زاغه نشینی ممكن است در هر جایی از شهر صورت پذیرد، به طور مثال می توان از آلونك نشینان پل مدیریت تهران (كه هر از گاهی آنها را بیرون كرده مجدداً باز می گردند) و... نام برد.

تهدیدات:

از تهدید نعاریف مختلفی بیان شده است كه در اینجا دو تعریف كلی عنوان شده و نیز انواع تهدید را بیان می كنیم:

1-   تهدیدك عبارتست از توانائیها، نیات و اقدامات دشمنان بالفعل و بالقوه برای ممانعت از دستیابی موفقیت آمیزی خودی به علائق و مقاصد امنیت ملی یا مداخله به نحوی كه نیل به این علائق و مقاصد به خطر بیفتد[7].

2-   تهدید: عبارتست از عاملی كه تعادل سیستم را بر هم میزند ویا از حد متعارف منحرف می گرداند و یا نقطه منحنی د رسیستم ایجاد می كند، تهدید می تواند درابعاد مختلف مطرح باشد، همانگونه كه مناطق ملی، اهداف ملی، قدرت ملی و امثالهم مطرح است، علیه هر یك از اینها نیز می تواند تهدیدی وجود داشته باشد، گاهی تهدید منطقه ای ، ملی پنهان و گاهی آشكار است.

معمولاً كانونهای تهدید یا داخلی ویا خارجی است.

تهدیدهای داخلی دارای تقسیمات زیر است:

1-   تهدیدات سیاسی: از قبیل شورشها و جدایی طلبیها و ...

2-   تهدیدات اقتصادی: از قبیل نابسامانیها و بحرانهای اقتصادی.

3-   تهدیدات نظامی: از قبیل كودتا و جتژنگهای داخلی.

4-   تهدیدات اجتماعی: مانند آشوبهای اجتماعی و ...

5-   تهدیدات فرهنگی: از قبیل رواج افكار لائیك، زیر سوال بردن تفكر و اندیشه والای اسلام ناب وغیره.

تهدیدات خارجی نیز دارای تقسیمات زیر است:

1-   حمله نظامی

2-   تحریمهای اقتصادی

3-   تحمیل سیاست انزوا و تقویت بنیه نظامی كشورهای دشمن و غیره.

تاریخچه  و روند حاشیه نشینی در جهان:

عباراتی چون حاشیه نشینی و حاشیه نشین و خصائص حاشیه نشینی و شخصیت حاشیه نشینان همه مواردی است كه به هجوم اروپائیان متفاوت از نظر زبان و مذهب و كشور به شهرهای دنیای جدید و وطن تازه باز می گردد.

شیكاگوی قرن 19 و اوائل قرن 20 تمونه بارز این قبیل اماكن است.

بعدها حاشیه نشینی به كلیه اشكال زندگی در غربت اطلاق گردید و هر مهاجر تازه وارد شده به نقطه ای دیگر، حداقل برای مدتی از این برچسب در امان نماند بدون آنكه یكسان بودن شرایط مورد ارزیابی قرار گیرد.

تحقیقی در آمریكا نیز گویای اینست كه شاخص و نشانه رشد شهری آمریكای معاصر، حركت جمعیت شهرهای مركزی به سوی اطراف شهر می باشد كه حاصل آن ایجاد كلان شهر می باشد. تا سال 1980 جمعیت 17 تا 26 شهر مركزی 0كه با مرزهای رسمی تعریف شدند) و در سال 1970 جمعیتی معادل نیم میلیون نفر داشتند، رو به كاهش گذارد. ولیكن جمعیت اطراف شهرهای مركزی به سرعت رو به افزایش نهاد.

بر اساس دفاتر آماری ایالات متحده جمعیت شهرهای مركزی MSA 255 بین سالهای 1970 الی 1980 تنها 002/0 افزایش یافت در حالیكه جمعیت مناطق حومه MSA شهرهای مركزی در حدود 2/18 درصد رد خلال همان دوره افزایش یافت[8] .

در خلال سالهای 1992-1991 میزان جابجائی آمریكائیها از شهرهای مركزی به حومه ها دو برابر میزان جابجائی از حومه ها به سوی شهرهای مركزی بود. شواهد حاكی از استمرار درگرایش به سوی زندگی در حومه ها می باشد[9].

در بزرگترین شهرهای درحال رشد جهان. تعداد جمعیت زاغه نشین با شدت زیاد در حال افزایش است. برای مثال در طول سی سال گذشته به تعداد افرادی كه در زاغه ها و حاشیه شهرها اقامت گزیده اند، با شتاب بسیار افزوده شده است. درمانیل به تنهایی تعداد زاغه نشین ها از اندكی بیش از 000/98 نفر درسال 1365 به یك میلیون و نیم در سال 1980 افزایش پیدا كرده است.

در كوآلالامپور مالزی، اجتماعاتی از مردم كه در زمینه های اشغالی حاشیه شهر زندگی می كنند از 000/150 نفر درسال 1976 به بیش از 000/23 نفر درسال 1980 رسیده است. هم اكنون ساكنان حاشیه شهرها و زاغه ها حدود یك چهارم كل جمعیت مراكز كشورهای در حال رشد را تشكیل می دهند.

در هند، جمعیت زاغه نشین شهر مدرس از حدود 000/412 نفر در سال 1961 تقریباً به یك میلیون و دویست و پنجاه هزار نفر درسال 1981 رسیده است[10].

مهاجرتهای داخلی در كشورهای در حال رشد در قرن 20 پدیده ای است كه با آنچه در زمانهای قبل صورت می گرفته است، تفاوت بسیار دارد زیرا رشد شگفت انگیز صنعت در این قرن و تمركز صنعتی درتعداد محدودی از شهركها كه مسلماً ملازم با ایجاد بار اشتغال است از یك سو و تمركز امكانات بهداشتی، درمانی، فرهنگی و غیره از سوی دیگر موجب شده است كه جمعیت شهرها به سرعت افزایش پیدا كند و محدوده جغرافیایی آنها بدون تناسب گسترش یابد و مشكلات عدیده ای د رامور اقتصادی- اجتماعی زندگی شهری بوجود آید.

درزمینه مشكلات فوق، می توان از كاهش شدید سطح بهداشت و درمان گرفته تا آلودگی محیط زیست و نارسائیهای خدماتی آب وبرق، تلفن، ترافیك، مسكن و غیره نام برد.

  شهرهای بمبئی و كلكته در هندوستان، جاكارتا در اندونزی، لاگوس در نیجریه ، قاهره و اسكندریه در مصر، خارطوم در سودان، دمشق و شام در سوریه، بانكوك درتایلند، سائوپولو در برزیل، مكزیكو در مكزیك، تهران ، مشهد، اصفهان و تبریز درایران از نمونه شهرهایی در كشورهای جهان سوم هستند كه سهم مهمی از امكانات مختلف موجود در كشورهایشان را در خود جذب كرده اند. لذا سالانه از اقصی نقاط این كشورها خیل عظیم مهاجران به سمت این شهرها در حركت است[11].

كمبود و نابهنجاری مسكن بر اساس شرایط ساختاری نظامهای سرمایه داری قبل، وجود داشته است لیكن بالا رفتن سطح بهداشت عمومی از دستاوردهای گرانقدر نظام پویای سرمایه داری است، جمعیت شتابان رو به فزونی می نهد وآنانی كه به دنیا آمده اند نیز دراین خاك سرد اقامتی طولانی تر می نمایند.

از طرفی كانون پر شر و شور توسعه به شهرها نقل مكان می كند وبه قول ما مخورد[12]:

«فشار رقابت برای جا و مكان برقیمت زمین خاصه درمراكز سیاسی یا پایتخت های اروپا افزود، ارزش بالای زمین مانند برلین دوره فردریك كبیر به الگوی نا مناسب مسكن انجامید و تراكم وانبوهی بسیار، نبود زمین بازی كودكان، هوای كم، بی نوری فقدان تسهیلات و تاسیسات داخلی، اجاره بالای اقامت در محله های فقیر نشین آن هم نه فقط برای گدایان، دزدان، كارگران فصلی و سایر بی طبقه گان رانده شده، بلكه برای پخش اعظم جمعیت، خصیصه اصلی شهر قرن بیستم گردیده.»[13]

مسكن خلق الساعه در اكثر شهرهای جهان سوم بر پا شده و در هر نقطه ای بنا به دلایلی برآن نام خاص نهاده اند. مثلاً در فلیپین ساكنین این محله ها را Barong Barong در تركیه Gece okbdu و نزولاRanchos ، در مكزیكوسیتیColonias  Proletavias ، درپرو Barriodos ، درهندوستان Bustees و در ایران نوع بهتر مساكن خلق الساعه را شهركهای غیر مجاز و انواع دیگر راحلبی آباد، زاغه وآلونك نشینی نام دادند.

آمار جمعیت ساكن درانواع خانه های خلق الساعه یا نابهنجار و در شهرهای مختلف طبعاً متفاوت است، لیكن درتمامی جهان سریعاص روبه فزونی است.

تخمین های بیش از 20 سال قبل یعنی سال 1964 میلادی نشان می دهد كه 2/1 جمعیت آنكارا.3/1 جمعیت مكزیكوسیتی ، 17 درصد جمعیت هنگ كنگ، 13 درصد جمعیت دهلی، 23 درصد جمعیت مانیل ساكن مساكن نابهنجار بوده اند.

تمامی كشورهای جهان سوم برای ویران كردن خانه های نابهنجار واسكان ساكنین درنقاط دیگر و جلوگیری از رشد بیشتر این قبیل محلات چاره هایی اندیشیده اند وبا توجه به مسائل خدمات شهری می توان ادعا كرد كه مسكن نابهنجار یكی از مهمترین مسائل شهری برنامه ریزی جهان سوم را تشكیل می دهد وشاخص تمام عیار مسائل شهری كشورهای یاد شده به شمار می رود.

چرا كه از یك سو نشان دهنده وابستگی دیر پای قبیل كشورها به سرمایه داری جهانی است كه شروع آن در بسیاری از نقاط به 150 سال قبل بر می گردد و از سوی دیگر نمود بارز مهاجرت بی رویه و بی برنامه ای است كه دركشورهایی سر آغاز تخلیه روستا یا مهاجرت بنه كن به شمار می رود. مسكن نابهنجار همچنین منعكس كننده رشد غیر متطقی شهری خاصه به صورت تك قطبی در جهان سوم است.

معضل مسكن، استفاده غیر مجاز از شبكه های خدمات شهری كه در مواردی از هم اكنون بیش از ظرفیت واقعی خود مورد بهره برداری قرار می گیرد. مسائل بهداشت محیط و بالاخرخ استعداد آسیب زایی این مناطق نیز نشان دهنده اهمیت مسئله مسكن نابهنجار در برنامه ریزی و سیاست شهری جهان سوم است[14].

طبق برآورد دبیر خانه سازمان ملل متحد. حصیر آبادها و حلبی آبادها به طور متوسط با ضریب 15 درصد در سال توسعه می یابند كه این         ضریب تفریباً 4 برابر رشد شهرهاست.

مثلاً آنكارا د ردهه بعد از 1960 با ضریب 3/5 درصد رشد كرده است در حالی كه در محله های فقیر نشین اطریش ضریب رشد 6/12 درصد بوده است.

بین سالهای 1952 تا 1966 ضریب رشد مكزیكوسیتی 8/2 درصد بود در حالی كه حصیر آبادهایش ده برابر این مقدار رشد داشته اند، افزایش جمعیت لیما از سال 1975 به بعد در حدود 9 درصد درسال بوده است در حالیكه درحلبی آبادهایش جمعیت مثل قارچ از زمین می روئید و رشد جمعیت به 64 درصد در سال می رسید[15].

شكست پاكسازی زاغه ها و انتقال زاغه نشینان منجر به این شد كه بسیاری از دولتهای كشورهای در حال توسعه در طول دهه های 1960 و 1970 دست به تلاشهایی درجهت احداث واحدهای مسكونی دولتی به تعداد زیاد بزنند وضعیت مسكن یكی از مهمترین مسائل و مشكلاتی تهی دستان بود وساخت واحدهای مسكونی دولتی با قیمت نسبتاً پایین . به عنوان یك راه حل انتخاب شد.

اما در كنار این اقدام هیچگونه تسهیلات خدمات عمومی و فرصتهای اشتغال فراهم نگشت و ناگزیر باز هم نتایج حاصله همچون قبل نا امید كننده بود، هزینه خانه سازی دولتی بالا واجاره خانه سنگین بود در نتیجه اقدامات معمولاً خانواده هایی با درآمد متوسط منتفع شدند و خانواده های تهیدست سودی نبردند و بیشتر زاغه نشینان نیز فقط از زاغه های ویران شده به مناطق دیگر شهر رانده شدند[16].

حاشیه نشینی مسئله ای نیست كه تنها مختص كشورهای جهان سوم باشد. بلكه در كشورهای پیشرفته نیز می توان نمونه هایی از حاشیه نشینی را البته با اختلافاتی از نظر كمی و كیفی مشاهده كرد.

بررسیهایی كه در سطح جهانی به عمل آمده حاكی از آنست كه درصد زاغه نشینی وحاشیه نشینی به جمعیت شهرهای مهم دنیا از 9%  در لیماتا 65% در از میر متغیر می باشند.

به طور متوسط درحدود 33% جمعیت شهرهای بزرگ به صورت حاشیه نشینی و زاغه نشینی زندگی می كنند[17].

آمار زیر كه در مورد كشورهای جهان سوم است، نشان می دهد كه این مسئله به صورت حادتری دامنگیر این كشورها است: درهند جمعیت زاغه نشین شهرها بین 30 تا 50% ساكنین آنها را تشكیل می دهد (Rangwala ,1983).

بنا بر گزارش 1981 سازمان ملل متحد از هر 5 شهر نشین كشورهای در حال توسعه 2 تن زاغه نشین بوده اند. این مقدار 40% جامعه آنان را شامل میشود.

اگر هیچگونه تغییر مهمی در سیاستهای این كشورها بوجود نیاید. این رقم درسال 2000 به 62 درصد رسیده است. درحال حاضر نیز 50% از افراد كشورهای در حال توسعه زاغه نشین  هستند.

ظهور و وجود این اجتماعات به عنوان مهمترین مسئله ای درآمده كه مهاجرت را به صورت این مشكل حاد اجتماعی مطرح میكند


جهت دریافت فایل حاشیه نشینی و مشکلات آن لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 6,900 تومان

خرید

برچسب ها : حاشیه نشینی و مشکلات آن , دانلود حاشیه نشینی و مشکلات آن , علوم اجتماعی , حاشیه نشینی , مهاجرت , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر